قلم توتم من است، امانت روح القدس من است، ودیعه مریم پاک من است، صلیب مقدس من است. در وفای او، اسیر قیصر نمی شوم، زر خرید یهود نمی شوم، تسلیم فریسیان نمی شوم. بگذار بر قامت بلند و راستین قلمم به صلیبم کشند، به چهار میخم بکوبند، تا او که استوانه حیاتم بوده است، صلیب مرگم شود، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد، تا خدا ببیند که به نامجویی بر قلمم بالا نرفته ام، تا خلق بداند که به کامجویی بر سفره گوشت حرام توتمم ننشسته ام، تا زر بداند و زور بداند و تزویر بداند، که امانت خدا را فرعونیان نمی توانند از من گرفت، ودیعه عشق را قارونیان نمی توانند از من خرید و یادگار رسالت را بلعمیان نمی توانند از من ربود... هر کسی را، هر قبیله ای را توتمی است، توتم من قلم است. قلم زبان خدا است، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هر کسی را توتمی است، و قلم توتم من است. و قلم توتم ما است.