-
شهر بی دفاع
چهارشنبه 30 فروردین 1391 16:43
این سیل سهم خانه های ما بود اگر شهر همان شهر سابق بود!!! . . . . پی نوشت : در دفاع از تلاش ها
-
شنبه شروع هفته اس...
شنبه 26 فروردین 1391 10:57
دِموی جهنم، همین صبح شنبه سرکار رفتنه به ابوالفضل !
-
راس امور
چهارشنبه 24 اسفند 1390 10:01
کار بیهوده نمی کنه این آقا. این رو مطمئن هستم. دلیلی پشت کاراش هست. . . . پ.ن: لطفاً قبل از فحش دادن ، کمی تکان دهید !
-
وصایا الاِم جی
پنجشنبه 18 اسفند 1390 12:32
پس نوشت : اصولاً بعضی اوقات ، همونه همیشگی نبودن بهتر از همونطوری باقی موندن هست. این رو نه امروز و دیروز که سال ها است در نوع رفتار و پیرایش و نگارش زندگیم رعایت می کنم. گاهی تصور می کنم شاید بهتر باشه نه اونطوری باشم که خیلی ها متصور هستن و به خیلی از دوستای خوبم هم توصیه می کنم ، منش و روش زندگیشون رو متفاوت از...
-
وَللَـه که بی تو شهر، خود را حبس میکرد
پنجشنبه 18 اسفند 1390 12:20
رفتی... لَقَد... ماندم ... خَلَقنا... فی کبد را ... از بر شدم ... تا رنج انسان را ببینی... . . . پ.ن : سوره بلد آیه چهار
-
یه مرد بود ، یه مرد
چهارشنبه 3 اسفند 1390 11:29
ننه علی مُرد ننه ی علی مُرد پی نوشت : مادر شهید بود ، از اون مادرای واقعی
-
ما اینطور آدمایی هستیم
سهشنبه 2 اسفند 1390 16:01
این همسایه روبرویی یه زن و شوهر جوونن ، خیلی شادن ، عاشقن به معنای واقعی. تا حالا زوج اینجوری خوشبخت ندیدم. مثلن صب که از خواب بیدار میشن ، اول یه سِری دنبالبازی میکنن عین بچه ها ! بعد پسره آماده میشه بره سرکار ، درو باز میکنه، کلاه کاسکت رو سرشه ، لقمهی نون و کرهشم دستشه . دختره میاد تا دم در، بازم میگن و...
-
چشم به هم زدن ، آغاز شد
سهشنبه 2 اسفند 1390 13:39
اولین حرکت : نیم دست از جلو نظام اولین حرف: خر بیا ، آدم برو اولین نکته : تنبیه برای همه ،پاداش برای یک نفر اولین غذا : کوفت هم نمی دیم بهتون روز اول . . . . پ.ن :اولین های روز اول آموزشی.
-
انتخابات نفرمایشی
شنبه 29 بهمن 1390 11:10
کفاشیان : کنار نمی کشم چون مجمع از من خواسته تا شرکت کنم. عزیز محمدی : به خواست مجمع آمدم ، پس انصراف نمی دهم. قریب : من با اعضای مجمع برای حضورم صحبت کردم پس دلیلی ندارد کنار بروم. . . . پ.ن: مجمع رو خوب میان
-
پا طلا
چهارشنبه 26 بهمن 1390 15:57
فقط یه ایرانی می تونه دو سال بره سربازی و بیست و دو سال خاطراتش رو تعریف کنه...
-
پامرغی
سهشنبه 25 بهمن 1390 18:45
بند چهار - تبصره دو : مشمولین محترم در روز مراجعه موهای سر خود را با شماره 4 اصلاح و با ظاهری ساده و متشخص به پادگان مراجعه کنید. . . . . پی نوشت : از امروز، 5 روز
-
بازگشت
سهشنبه 25 بهمن 1390 18:38
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم ، پیاده خواهم رفت طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفره ای که تهی بود ، بسته خواهد شد ...
-
پا بکوب
سهشنبه 25 بهمن 1390 12:53
میخام یه فیلم بسازم.. داستان یه پسره که مشموله و راه میفته میره تمام پسرایی که معاف شدن رو ترور میکنه
-
سیر تو سیر
دوشنبه 24 بهمن 1390 16:52
ورزش را دردی اگر باشد خوش است انگار . . . . پ.ن : انتخابات فدراسیون فوتبال داره خنده دار می شه
-
بیچاره
دوشنبه 24 بهمن 1390 16:07
هیچی نیست توی چشاش توی چشای مردی که روبروم نشسته توی مترو شک ندارم الان اگه بیفتم بمیرمم از جاش تکون نخوره لعنتی واقعا توی چشاش هیچی نیست بیچاره من بیچاره زنش بیچاره بچش بیچاره کشورش ...
-
آشخوری
دوشنبه 24 بهمن 1390 11:32
دو برادر یکی خدمت مکتوب خلق کردندی و دیگری خدمت سربازی پ.ن : از الان یک هفته مونده که برم و برنگردم
-
حواست هست؟
دوشنبه 24 بهمن 1390 11:23
می دانیم چه نمی خواهیم اما کاش بدانیم چه می خواهیم ...
-
امروز با ورزش
یکشنبه 23 بهمن 1390 15:17
امروز 22+1 بهمن ماه است. امروز خداوند کولینا را آفرید. امروز من عاشق اولین کچل بدترکیب شدم. امروز ورزش معنای دیگری پیدا کرد. امروز ورزش با کولینا برای من معنای دیگری پیدا کرد. پی نوشت : پیرلوییجی کولینا ، همون داور کله طاس ایتالیایی در یک چنین امروزی به دنیا اومده
-
های
یکشنبه 23 بهمن 1390 12:08
به نام خدا یکشنبه خر است پایان
-
ترا گمه
دوشنبه 17 بهمن 1390 12:40
چقد جنگلَ خوسی، ملت و َسی، خسته نُبُستی، میجان جانانا، تَرا گَمَه میرزا کوچک خانا خدا دانه که من،نتانم خفتن، از ترس دشمن،می دل آویزانا، ترا گمه میرزا کوچک خانا چِر ِه زوتر نایی، تندتر نایی،تنها بنایی، گیلان ویرانا، ترا گمه میرزا کوچک خانا
-
دربی نامه
شنبه 15 بهمن 1390 09:19
این وری ها : ده دقیقه جهنمی اون وری ها : به کتف چپمون که وا دادیم یه وری ها : دعوا سر لحاف ملا است؟
-
آسوده کسی که ، خر است ....
پنجشنبه 13 بهمن 1390 13:41
رفتیم گشتیم بی ربط ترین و غیر سیاسی ترین موضوع دنیا رو پیدا کریم واسه ورزشی نویسی. بعد که پرونده سازی رو شروع کردیم فهمیدیم جریان فتنه و انحرافی و مافیا و اینترپل نشستن وسط ماجرا... پ . ن : اسم پرونده : چمن ورزشگاه !
-
غیر سیاسی
پنجشنبه 13 بهمن 1390 12:24
ما که داد می زنیم «حق مون باخت نبود» ، هیچ وخ شده علنی بگیم «حق مون نبود ولی بردیم»؟ پ . ن : فرقی نداره طرفدار کدوم تیم و گروه باشیم ها
-
اونلی ذغال خوب
پنجشنبه 13 بهمن 1390 12:08
ورزشکار نشید ، ضرر داره اول بروسلی مون ، بعدش روح الله مون ، حالام می گن وسط یه بازی فوتبال تو سرزمین فرعون 77 نفر از ناحیه سر ضربه خوردن و مُردن !
-
مرغ بریون نشاط
پنجشنبه 13 بهمن 1390 12:06
اونی که برای ما لذیذ جان بود واسه خانوادش عزیز جان بوده شاید
-
از عجایب شیوخ ما
چهارشنبه 12 بهمن 1390 15:41
ورزشی ها ثبت نام کردن برای انتخابات مجلس سیاسیون ثبت نام کردن واسه انتخابات فوتبال پ.ن : اینطور آدمایی هستیم ما
-
در ضمن
چهارشنبه 12 بهمن 1390 15:28
فردا که بهار آید آزاد و رها هستیم
-
من ِ معظم
سهشنبه 11 بهمن 1390 15:21
... خودم که نه ... ولی شکمم ، بزرگ فامیله ...
-
کالیبر بالایی ها !
سهشنبه 11 بهمن 1390 12:49
- الهی صد هزار مرتبه شکر ! - های دودره باز ! ... این که گفتی یه دفه حساب میشه ها ... گفته باشم !
-
می بینی ما رو اوستا؟
دوشنبه 10 بهمن 1390 16:30
کامیون داشت میومد روی پژو تاکسی . مسافر گفت : هر کی می ره اون بالا ، دیگه این پایینی ها رو نمی بینه . راننده گفت : فقط یه نفره که با تمام بالایی اش ، پایینی ها رو هم می بینه ..