نیم نان و ربع نان و تکه نان برای من بیشتر از یکسری بازی های سیاسی و اقتصادی معنی دارد. یادآور همه [به ما چه ها] و [ غم نان خودم را بچسبم ها] است.
.
.
پ.ن اول: چراغ ما البت در همین خانه می سوزد و بس
پ.ن دوم:
وقتی که اشتهای تو پرواز می کند
مادر نشسته است ، تو را ناز می کند
یعنی بخواب خوشگلکم وقت شام نیست
رویایمان ، کبوترمان روی بام نیست
امشب بخواب و گرم خودت باش و با خدا...
در بخت ما نوشته که _ یا پول ، یا خدا ! _
داداش دیروزم بهت گفتم. ایراد تو اینه که هم درون نظام میخای باشی و هم منتقد. تکلیفت رو با این آدما مشخص کنی بهتر است
بازم همون حرف قبل رو بهت میگم: چراغ من تو این خونه میسوزه
بی غیرت تر اون آدم هایی هستن که سرشون تو لاک خودشون هست و دارن تماشا میکنند این همه مشکل رو و البته حرفی هم نمی زنند
واسه تو که میدونم چه حقی داری:
همه دنیا هم جمع شن نمیتونن حق تو و خانوادتو ادا کنن. که شما یه ضرب تو وفاداری و تلاش و انسانیت نشستین رو صدر جدول بامعرفتا
چراغ اون ها در این خانه نمی سوخت خوش انصاف؟